پيام
+
جمعه ها دل ياد دلبر مي کند /خاکها زان هجر بر سر مي کند /مستي و بي قيدي و افسون يار /بين چه ها با اشک قمصر مي کند /کس در اين بازار ترفند و ريا /رمز و راز عشق باور مي کند؟/خسته ام دل بسته ام بشکسته ام /او نظر ايا به اين ور مي کند ؟/هجر رويش خواب از چشمم ربود / ناز دلبر ،چشم گريان را چه سود

نداي دريا
93/2/24
شکيبا!
يا ابانا استغفر لنا انا کنا خاطيين
شکيبا!
@};-
پيام رهايي
اي قافيه بلند ندبه ي ندبه خوانان بيا که بي تو سروده هايمان تاب ندارن و بنفشه هايمان افسرده اند...بي تو نه ما بلکه دل گل نرگس نيز نگران است.... شميم و عطر گل ياس نيز در فضاي خيابان انتظار منتهي به مسجد جمکرانت نيز منظر است...دوش در مسجد تو و در حلقه ي ياران صحبت گيسوي تو بود...اي قرار هستي ...اي عصاره ي خوبان...اين استقرت بک النوي....عزيز علي....ابرضوي ام ذي طوي....
شکيبا!
عزيز علي .......بنفسي لک .سينه سوزان در پي ات اواره ام ...گريه ها دارد به زير پلک چشم